شاعر : حسن کردی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع قالب شعر : غزل
ای میـوه مـعـراج چـشـمِ روشن تو یک کهکشان راه است تافهمیدن تو ای نور قبل ازنورچشمت چشمه نور دست همه خـورشـیدها بر دامن تو
دست غزل خالیست درازتوسرودناز واژههـایـم برنـیـایـد گـفـتـن تـو قبل ازشما مثل جهنم بود این خاکاما بهـشـتی گـشـته با عـطـرتن تو ای قـلهاحسان سخـاوتهای بـارانتنـدیسرحـمت میشودپیـراهنتو چـشم مرابـارانیخـاکت سرشـتـندنـامـهرسـان بـینــشـان مـدفـن تــو روبه درازا میرود شبهای دنـیابعـد ازتو و آن ماجـرای رفـتن تو